English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5213 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
indifferentist U کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
land shark U کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
to pass muster U در بازدیدارتش و مانند انها
grosbeak U سهره و سینه سرخ و مانند انها
pelage U پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
neck wear U کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
porter house U جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
legumen U حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
paintress U زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
they are cured by nature U طبیعت انها را درمان میکند
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
waxer U کسیکه موم مالی میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
gust lock U قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
wine taster U کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
foundationer U کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
gauger U کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
winnower U کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
wire dancer U کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
jawsmith U کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
disseisor U کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
inlander U کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
wiseacre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
wise acre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
notobranchiate U در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
impulsive U کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
private d. U کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
sociopolitical U اجتماعی وسیاسی
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
analog U خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
lamber U کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
communication U وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
analog U خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite U کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
lumpen U محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
beside the point <idiom> U مسائل حاشیهای
business matters U مسائل کسبی
battle problems U مسائل جنگی
operational problems U مسائل عملیاتی
religious matters U مسائل مذهبی
economic problems U مسائل اقتصادی
matters of great moment U مسائل مهم
political matters U مسائل سیاسی
macroeconomic issues U مسائل اقتصاد کلان
tax administration U مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion U تقلید در مسائل شرعی
impiousness U بی دینی
ungodliness U بی دینی
religious U دینی
heathenishness U بی دینی
chos in action U حق دینی
irreligion U بی دینی
perfidy U بی دینی
indevotion U بی دینی
impiety U بی دینی
godlessness U بی دینی
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
convention U باره مسائل حزبی ناحیهای
conventions U باره مسائل حزبی ناحیهای
sensationalism U پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
fulsomely U زیاده از حد
supernumerary U زیاده
distemperate U زیاده رو
kow-towing U زیاده
excesses U زیاده از حد
overmuch U زیاده از حد
intemperate U زیاده رو
kow-tows U زیاده
excess U زیاده از حد
infrugal U زیاده رو
indulgent U زیاده رو
kow-tow U زیاده
overly U زیاده
more and more U زیاده و زیاده
de trop U زیاده
kow-towed U زیاده
irreligiously U ازروی بی دینی
orthodoxy U راست دینی
orthodoxies U راست دینی
dogmas U عقیده دینی
dogma U عقیده دینی
sacraments U ایین دینی
things in action U اموال دینی
proselytism U تبلیغ دینی
sacrament U رسم دینی
sacrament U ایین دینی
sacraments U رسم دینی
mufti U پیشوای دینی
martyry U بشهادت دینی
cult U ایین دینی
impiously U از روی بی دینی
cults U ایین دینی
ghazi U مجاهد دینی
religious delusion U هذیان دینی
religious instruction U اموزش دینی
religious matters U امور دینی
religious rites U اداب دینی
humanism U دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
separate opinion U رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
endogenous U مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
surfeit U زیاده روی
hairsplitting U موشکافی زیاده از حد
intemperance U زیاده روی
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
ultraism U زیاده روی
extortionate U زیاده ستان
self indulgence U زیاده روی
extortionary U زیاده ستان
immoderation U زیاده روی
hyperpragia U زیاده اندیشی
inordinateness U زیاده روی
inordinacy U زیاده روی
avarice U زیاده جویی
hyperaesthetic U زیاده از حد حساس
acquisitive U زیاده طلب
extortion U زیاده ستانی
excess clearance U تولرانس زیاده از حد
exorbitance U زیاده روی
extorter U زیاده ستان
extorsion U زیاده ستانی
avaricious U طماع زیاده جو
seminaries U مدرسه علوم دینی
theological school U مدرسه علوم دینی
theologue U طلبه علوم دینی
seminary U مدرسه علوم دینی
persuasion U اطمینان عقیده دینی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3as red as a rose
1She is choosing to look at bright side of the situation.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com